کنسرت «رضا صادقی» خواننده موسیقی پاپ با میزبانی از ۱۵۰۰ کودک کار از مناطق مختلف تهران رایگان برگزار شد؛ او اجرای خود را به کودکانی تقدیم کرد که شاید هرگز پیش از این به تماشای کنسرتی ننشسته بودند
به گزارش شرجی، برج میلاد امروز – دوشنبه – ۱۴ اسفند – میهمانان ویژه داشت، ۱۵۰۰ کودک کار از سراسر پایتخت آمده بودند تا کنسرت ببینند، شاید اولین بار این همه کودک دور هم جمع شده بودند تا باهم وایسا دنیا وایسا دنیا را با رضا صادقی، همخوانی کنند؛ شاید خیابانهای تهران امروز خالیتر از همیشه از کودکان کار بود، روزی که داریوش فرضیایی (عمو پورنگ) و آصف آریا هم آمده بودند تا کنار این خواننده محبوب پاپ دل به دل بچهها بدهند.
صادقی در لابهلای اجرا، از حاضران درباره پرسپولیسی یا استقلالی بودنشان پرسید که البته تعداد طرفداران سرخپوش سالن از آبیها بیشتر بود؛ او گفت: من خودم پرسپولیسیام؛ به دنبال این، صادقی ترانه مشکی رنگ عشقه را برای بچهها خواند که با اشتیاق و شور حاضران روبهرو شد و بعد گفت «امروز میخواهیم کاری کنیم که همه تهران به ما حسودیشان شود».
این خواننده خطاب به حاضران، از میزان مطالعه و درسهای بچه ها پرسید و گفت: در کودکی و نوجوانی، زیاد اهل درس نبودم؛ اما هنر را خیلی دوست داشتم؛ من هیچ وقت ریاضی را از ۹ بالاتر نگرفتم؛ اما دوست دارم سالها بعد یک بار دیگر وقتی موهایم سفید شد، به این سالن بیایم و ببینم که چند نفر از شما به عنوان خواننده، بازیگر و نوازنده روی همین صحنه اجرا دارید.
صادقی در ابتدای اجرای خود خطاب به کودکان کار گفت: خیلی خوشحالم که شما را میبینم، چقدر خوشحالم که آمدید؛ این بهترین اجرایی است که امسال داشتم.
او همچنین خطاب به داریوش فرضیایی (عمو پورنگ) گفت: یک رفیق دارم که آدم حسابی و ماه است و به شدت دوستش دارم؛ عمو پورنگ مشغول بازی در یک سریال است که با این وجود به اینجا آمد؛ به خاطر شما، چون همه شما را خیلی دوست دارد.
خیلی دوست داشتم دو دخترم اینجا باشند
صادقی مثل همیشه از فرزندانش گفت و اینکه دوست داشت که آنها هم امروز به این برنامه میآمدند؛ بعد یک خاطره از کودکیاش تعریف کرد «اولین بار که ارگ خریدم، کلی برای خریدنش کار کرده بودم و بالاخره آن را خریدم و میدانستم خدا کمک میکند بتوانم به جاهای خوب برسم.
صادقی همچنین ترانهای را از طرف خودش و کودکان کار به بچههای سیستان و بلوچستان تقدیم کرد و گفت: برای لبخند بچههای سیستان و بلوچستان، طوری تشویق کنید که به گوششان برسد، اینجا بود که صدای دست و جیغ و هورا به اوج رسید انگار تا زاهدان، زابل و چابهار در جنوب شرق کشور صدای بچهها پیچید.
علی انصاریان رفیق خوبم بود
صادقی در ادامه یادی از مرحوم علی انصاریان کرد و گفت: او رفیق خوبم بود، و ترانهای را برای انصاریان خواند.
صادقی به خاطر یک دختر کار، استقلالی شد
صادقی دختری به نام ثریا را به روی صحنه آورد و از او پرسید «استقلالی هستی یا پرسپولیسی؟» که دختر گفت «استقلالی هستم»؛ صادقی در جواب او گفت: به افتخار ثریا، بعد از این دیگر پرسپولیسی نیستم، استقلالی میشوم و بعد از حاضران خواست که عباس حیدری مدیرعامل برج میلاد را تشویق کنند.
حالا دیگر در میان آهنگ و صحبت زمان آن رسیده بود که صادقی از زندگیاش برای بچهها بگوید «من پدرم یک کارگر ساده است، خیلی سال قبل سه سال نتوانست کار کند و من رفتم کار کردم، خیلی کار کردم پول خوبی هم به دست آوردم. در واقع سیگار میفروختم و درآمد خوبی داشتم؛ وقتی کار میکردم، یکی از من درباره کارم پرسید. به او گفتم «میدانم چه کار میکنم که روی پای خودم بایستم»
صادقی در پایان، ترانه وایسا دنیا، وایسا دنیا را به عنوان آخرین کار برای حاضران خواند و با آنها عکس یادگاری گرفت.